Take a photo of a barcode or cover
adventurous
dark
emotional
medium-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
No
Flaws of characters a main focus:
Yes
adventurous
challenging
dark
tense
medium-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Yes
Just kinda lost the feeling from the first book. Oraya became this weakling
adventurous
mysterious
fast-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
No
Loveable characters:
No
Diverse cast of characters:
No
Flaws of characters a main focus:
Yes
Really enjoyed this story! It didn’t grip me the way the first one did and also felt like there were just… too many spicy scenes? But all just my personal preference. A great story!
“ And there she is. “
کتاب دوم پر هیجان و اتفاق بود اما برای من گمونم هنوزم همون قسمتی که دشمنها به عاشق تبدیل نشدن و یه جرقههایی بینشون حس میشه قشنگتره. هرچند کتاب دوم هم پر از دشمنیه، اما رد عشق توی هر جمله " ازت متنفرم " قابل لمسه.
اوریا توی پادشاهی که زمانی متعلق به پدرش بوده، توی اتاق قدیمیش و جایی که بهش تعلق داشته حبس شده؛ اونم با عنوان ملکهی هیاژ. دشمن سرسخت ریشانها. وخب، دنیای حال حاضر، پر از دسیسه و نقشه و نیرنگه. تا هر خاندانی بتونه تخت پادشاهی رو از آن خودش کنه. اوریا و رین، دوشاش هم میجنگن یا دوباره متحد هم میشن؟ رازهایی که وینسنت برای دختر کوچولوی آدمیزادش باقی گذاشته، ازشون پرده برداری میشه و دوباره لحظهی مرگ و زندگی بهم پیوند میخوره.
شلوغ اما دوست داشتنی اون توصیفیه که برای این دوگانه به ذهنم میرسه. همینقدر مختصر و کوتاه!
کتاب دوم پر هیجان و اتفاق بود اما برای من گمونم هنوزم همون قسمتی که دشمنها به عاشق تبدیل نشدن و یه جرقههایی بینشون حس میشه قشنگتره. هرچند کتاب دوم هم پر از دشمنیه، اما رد عشق توی هر جمله " ازت متنفرم " قابل لمسه.
اوریا توی پادشاهی که زمانی متعلق به پدرش بوده، توی اتاق قدیمیش و جایی که بهش تعلق داشته حبس شده؛ اونم با عنوان ملکهی هیاژ. دشمن سرسخت ریشانها. وخب، دنیای حال حاضر، پر از دسیسه و نقشه و نیرنگه. تا هر خاندانی بتونه تخت پادشاهی رو از آن خودش کنه. اوریا و رین، دوشاش هم میجنگن یا دوباره متحد هم میشن؟ رازهایی که وینسنت برای دختر کوچولوی آدمیزادش باقی گذاشته، ازشون پرده برداری میشه و دوباره لحظهی مرگ و زندگی بهم پیوند میخوره.
شلوغ اما دوست داشتنی اون توصیفیه که برای این دوگانه به ذهنم میرسه. همینقدر مختصر و کوتاه!
slow-paced
I laughed. I cried. I wanted to throw things. I loved this book. I didn't want to ever put it down.
adventurous
challenging
dark
emotional
tense
medium-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Complicated