You need to sign in or sign up before continuing.
Take a photo of a barcode or cover
adventurous
challenging
emotional
funny
hopeful
informative
inspiring
lighthearted
relaxing
sad
tense
slow-paced
Plot or Character Driven:
Plot
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
No
adventurous
emotional
hopeful
sad
medium-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Yes
Malevil z pohledu žánru sice už trochu ztrácí nadčasovost, ale jako román neztrácí nic ze své atraktivity.
Ač jde o postapokalyptické sci-fi, drží si kniha po celou dobu podmanivou atmosféru francouzského venkova, což zjemňuje vážnost situace, s níž se protagonisté jsou nuceni vypořádat a čtení není tak ponuré, jako u jiných postapokalyptických románů, jež v současnosti v žánru vychází. Robert Merle je navíc bravurní vypravěč a je schopen i v zdánlivě "hluchých" místech příběhu držet nebývalý spád, čtenáři tedy nevznikne moc příležitostí k nudě.
A bude-li čtenář laskavý a odpustí autorovi jistou netechničnost v podobě výbuchu atomové bomby bez radioaktivity a bude-li schopen se napojit na dobu v níž byl román napsán, pak jsem si jistý, že i fanoušek současného sci-fi bude s Malevilem spokojen.
Ač jde o postapokalyptické sci-fi, drží si kniha po celou dobu podmanivou atmosféru francouzského venkova, což zjemňuje vážnost situace, s níž se protagonisté jsou nuceni vypořádat a čtení není tak ponuré, jako u jiných postapokalyptických románů, jež v současnosti v žánru vychází. Robert Merle je navíc bravurní vypravěč a je schopen i v zdánlivě "hluchých" místech příběhu držet nebývalý spád, čtenáři tedy nevznikne moc příležitostí k nudě.
A bude-li čtenář laskavý a odpustí autorovi jistou netechničnost v podobě výbuchu atomové bomby bez radioaktivity a bude-li schopen se napojit na dobu v níž byl román napsán, pak jsem si jistý, že i fanoušek současného sci-fi bude s Malevilem spokojen.
شاید کتاب های زیادی نوئشته شده باشن درباره ی اینکه یه اتفاق عالمگیر مثل جنگ ، بیماری یا... اتفاق میفته و بنیان های تمدن از بین میره و زندگی انسان ها دیگه روند سابق خودش رو طی نمیکنه اما تو اکثر اون کتاب ها چیزی که روایت میشه شرح مواجهه با پیامد های آخرالزمان یا اتفاقات عجیب غریبیه که برای گروهی از انسان ها قراره اتفاق بیفته
اما تا حالا براتون سوال پیش نیومده که چه اتفاقی برای خود آدمها و جوامعشون میفته؟
روابط و رفتار آدمها چه تغییری میکنه؟
قلعه مالویل بیشتر از اینکه روی آخرالزمانی که در اثر جنگ اتمی اتفاق افتاده تاکید داشته باشه روی انسان ها و روابط اونها در اجتماع باقی مونده تاکید داره
و سوالهایی مثل نقش دین در این جامعه چیه؟ تکلیف قراردادهای اجتماعی مثل ازدواج و... در جامعه ای که تعداد مردانش بیشتر از زنهاست چی میشه؟ رهبری این جامعه به چه صورتی بهتره؟ آیا در این شرایط سخت باید نسبت به بقیه نوع دوست باشیم؟ و کلی سوال دیگه
خلاصه اینکه این کتاب فوق العادس از خوندن صفحه به صفحه ی اون لذت میبرید
اما تا حالا براتون سوال پیش نیومده که چه اتفاقی برای خود آدمها و جوامعشون میفته؟
روابط و رفتار آدمها چه تغییری میکنه؟
قلعه مالویل بیشتر از اینکه روی آخرالزمانی که در اثر جنگ اتمی اتفاق افتاده تاکید داشته باشه روی انسان ها و روابط اونها در اجتماع باقی مونده تاکید داره
و سوالهایی مثل نقش دین در این جامعه چیه؟ تکلیف قراردادهای اجتماعی مثل ازدواج و... در جامعه ای که تعداد مردانش بیشتر از زنهاست چی میشه؟ رهبری این جامعه به چه صورتی بهتره؟ آیا در این شرایط سخت باید نسبت به بقیه نوع دوست باشیم؟ و کلی سوال دیگه
خلاصه اینکه این کتاب فوق العادس از خوندن صفحه به صفحه ی اون لذت میبرید
به سرعت و همون اوایل داستان تبدیل به یکی از موردعلاقههام شد و با کندی تمام خوندمش تا خوب مزهمزهش کرده باشم.
یکی از چیزهایی که راجعبه داستان و شخصیتها دوست داشتم این بود که هرجا بحث دین و زرزرهای کشیشی میشد امانوئل (شخصیت اصلی) میزد تو پوز طرف و حرف دلمو میزد.
واقعا ترجمهی درجه یکی داشت و درحال حاضر دنیا و فضای داستان انقدر برام متفاوت و قابل تشخیص شده که میتونم کنار هری پاتر بذارمش از لحاظ جزئیات و فضایی که تو ذهنم خلق شده ازش. واقعا دوست داشتم کتابو و حتما بعدا دوباره میخونمش.
یکی از چیزهایی که راجعبه داستان و شخصیتها دوست داشتم این بود که هرجا بحث دین و زرزرهای کشیشی میشد امانوئل (شخصیت اصلی) میزد تو پوز طرف و حرف دلمو میزد.
واقعا ترجمهی درجه یکی داشت و درحال حاضر دنیا و فضای داستان انقدر برام متفاوت و قابل تشخیص شده که میتونم کنار هری پاتر بذارمش از لحاظ جزئیات و فضایی که تو ذهنم خلق شده ازش. واقعا دوست داشتم کتابو و حتما بعدا دوباره میخونمش.
adventurous
dark
emotional
hopeful
sad
tense
medium-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Yes
challenging
funny
hopeful
medium-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
No
Diverse cast of characters:
No
Flaws of characters a main focus:
Yes
> The tale reveals how profoundly vital human solidarity is —
how fiercely the instinct to survive burns within us,
eclipsing all else in its wake.
And ultimately, when the shadow of annihilation looms,
morality fades into silence,
leaving only the raw will to endure.
adventurous
dark
sad
medium-paced
Plot or Character Driven:
Plot
Strong character development:
Complicated
Loveable characters:
Complicated
Diverse cast of characters:
No
Flaws of characters a main focus:
Complicated
dark
medium-paced
Plot or Character Driven:
Plot
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Complicated
Flaws of characters a main focus:
Yes
بعضی جاها کمی عصبیم کرد، اما به طور کلی کتاب خیلی خیلی جذابی بود و بی شک پیشنهادش میکنم!
دو سال پیش وقتی برای اولینبار دانشگاهها حضوری شدن و آماده شدیم که سال سوم دانشگاه رو بعد از دو سال مجازی کرونا حضوری بشیم، خیلی حس عجیبی بود. ولی یکی از بهترین بخشهای حضوری شدن من آشنا شدن و رفیق شدن با فردی بود که کتابفروشیهای اردبیل رو دونهدونه شخم زدیم دوتایی و هنوزم که هنوزه وقتی بهیاد اونروزا میوفتم حسوحال نوستالژیک عجیبی سراغم میاد.
یبار وقتی کتابفروشی شریعتی اردبیل رو داشتیم میگشتیم. بهیهکتابی برخوردم که اسمش قلعه مالویل بود، قبلا خیلی شنیده بودم که اینکتاب رو تعریف میکردن و مخصوصا سروش صحت عزیز که تو کتابباز پیشنهادش داده بود. گفتم سالار من این کتاب برمیدارم، برمیداری تو هم؟ و مثل همیشه گفت دوتاش کن! دقیقا هم دو تا قلعه مالویل مونده بود.
یبار وقتی کتابفروشی شریعتی اردبیل رو داشتیم میگشتیم. بهیهکتابی برخوردم که اسمش قلعه مالویل بود، قبلا خیلی شنیده بودم که اینکتاب رو تعریف میکردن و مخصوصا سروش صحت عزیز که تو کتابباز پیشنهادش داده بود. گفتم سالار من این کتاب برمیدارم، برمیداری تو هم؟ و مثل همیشه گفت دوتاش کن! دقیقا هم دو تا قلعه مالویل مونده بود.