Reviews

Malevil by Robert Merle

papadopa's review against another edition

Go to review page

adventurous challenging dark emotional funny reflective sad tense medium-paced
  • Plot- or character-driven? A mix
  • Strong character development? Yes
  • Loveable characters? Yes
  • Diverse cast of characters? No
  • Flaws of characters a main focus? It's complicated

5.0

zsembo's review

Go to review page

adventurous medium-paced

3.75

briandice's review

Go to review page

1.0

What a mess.

I really need to do better research on what novel I will read next aloud to my wife, especially when said work is on the wrong side of 500+ pages. Ostensibly, this stinker looked to have all of the right pieces of a ripping yarn - even if it might be dated (early '70s) and containing an overdone topic (survivors of nuclear holocaust), the high ratings here on GR and the "23 WEEKS ON INTERNATIONAL BEST SELLER'S LIST!!" prominently displayed on its cover pushed it over the edge. God, will I ever learn?

In 590 pages of exposition and tedious writing there are three well written scenes. It doesn't matter what they are because you won't read this book. The remaining 575 pages read like a poorly written how-to manual providing painfully dull detail of fortifying your 12th century French castle after a nuclear event. The author must have spent a decade working through every single possibility; he has his characters embody the different opinions of what should be done but leaving Emmanuel (the narrator and protagonist) always left making the final, and best, solution.

Did I say characters? I meant males. Because the females in this book exist only to be fucked or fought after. I have no idea what Merle is like in real life, but he is definitley no Theroux writing mysogony. Hearing my wife groan over the constantly poorly written scenes and female characters was the Greek Chorus to this dreck.

I have only kicked two books across the room after finishing them in disgust. This one was so bad I have remorse now for punting the other.

Avoid. At all costs.

robertkhorsand's review against another edition

Go to review page

5.0

آخیشششششششش، روحم به اورگاسم رسید.
دوستانی که حقیر را دنبال می‌کنند به خوبی می‌دانند که جمله‌ی فوق را وقتی در ابتدای یک ریویو استفاده می‌کنم که از خواندن سطر به سطر آن کتاب لذت برده باشم، پس پر واضح است شروع این ریویو می‌دهد خبر از سر درون.

گفتار اندر ستایش محمد قاضی
نخستین کتابی بود که با ترجمه‌ی آقای «محمدقاضی» می‌خواندم و هر چقدر که فکر کردم نتوانستم ریویوی خود را بدون ستایش ایشان آغاز کنم.
بابت ترجمه‌ی بی‌نظیر و روانی که برای ما کتاب‌دوستان به یادگار گذاشته‌اند لازم می‌دانم از ایشان صمیمانه تشکر و قدردانی و صدالبته برای روحشان آرزوی شادی نمایم.

گفتار اندر ستایش دوستان
پس از قدردانی از مترجم، لازم می‌دانم از دوست نازنینم «کتایون» که این شاهکار بی‌نظیر و نویسنده‌ی خلاق و توانایش را به من معرفی نمود و همچنین مدتی که در مسافرت بودم برخی کتاب‌خانه‌های رشت را به تنهایی و باقی را به همراه من به دنبال کتاب گشت تشکر می‌نمایم و نهایتا از «مهدی محمدزاده» عزیز فروشنده‌ی کتابِ‌ اهل ارومیه که کتاب را برایم ارسال نمود صمیمانه تشکر و قدردانی می‌نمایم.

گفتار اندر محتوای رمان
همانطور که «شادمهر عقیلی» روزی خواند:
«ساده بگم، ساده بگم دهاتیم»
من نیز در مورد این کتاب ساده لب به سخن می‌گشایم:
همه چیز مطابق با روال خود جریان دارد.
خورشید صبح‌ها از شرق طلوع و عصرها در غرب از دیده پنهان می‌شود، گویی او هم از چند ساعت تابیدن خسته شده و دلش کمی بازی می‌خواهد و مثل همیشه چه بازی‌ برای او بهتر از قایم باشک؟!
آدم‌ها نیز به قول نویسنده مثل همیشه دشمن جان همند و در عین اینکه به هم لبخند می‌زنند و کنار یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی‌ می‌کنند و از خوشی‌های زودگذر زندگی لبخند به لب و از مصائبش رنجور می‌گردند، مشغول نابودی یکدیگرند!
حیوانات نیز در کنار انسان‌ها به خوبی و خوشی در حال زندگی هستند و سرانجام خدایی که به قول نویسنده تردیدهای جدی در این وجود دارد که حتی توان تطهیر وجدان انسان‌ها را داشته باشد چه برسد به ... نیز طبق معمولِ تمام ادوار تاریخ یک پای ثابت این زندگی‌ست!
تا اینکه بووووووووووووووووووووووووووووم!
بمب ترکید و همه چیز به تنظیمات کارخانه برگشت!
زمین‌های کشاورزی، حیوانات اهلی، پرندگان خوش‌صدا، انسان‌ها، خانه‌ها و ... همه چیز نابود شدند و عده‌ای اندک از انسان‌ها به شکل جذابی که در داستان می‌خوانیم جان سالم به در می‌برند و حال این نقطه درست شروع ماجراست...
شروع ماجراست چون انسان باید از این لحظه خیلی چیزهایی که پیش از واقعه داشت کنار بگذارد!
مالکیت خصوصی؟ زندگی راحت؟ همسر؟ فرزندان؟ امنیت و ... بیخیال بابا همه را باید کلاغی در نظر گرفت و گفت: «کلاغ.... پر» و درست در این نقطه است که به قول سهراب: «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.»

گفتار اندر مخلوقاتِ روبر مرل
عاشق «مومو» بودم و در یک بخش از کتاب ناخودآگاه برایش بغض کردم و بی‌اختیار اشک ریختم و حتی تا روز بعد حس و حال ادامه‌ی خواندن کتاب را نداشتم.
امانوئل، شخصیت اول رمان است، شخصیتی که چند بار مرا به یاد شخصیت «چسپر دین» مخلوقِ «استیو تولتز» در رمان «جز از کل» انداخت، او و دوستانش به شکلی که در داستان می‌خوانیم در قلعه‌ی مالویل جان سالم به در برده‌اند و هر یک با عقاید مختلف و گاها متضاد قرار است در کنار یکدیگر زندگی و برای ساخت آینده بکوشند و از همه مهمتر از خود محافظت کنند.
عرض کردم شخصیت‌هایی با عقاید متفاوت و گاها متضاد چون از وزنه‌ی دین، در بین این چند نفر بی‌دین، دین‌دار، خنثی و خداناباور و از وزنه‌ی سیاسی نیز افکار متفاوت بود و بین کمونیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم و ... حضور داشتند و امانوئل مخلوقی بود که توسط خالقش از همان بدو کودکی مشخصات یک مدیر را در ذاتش داشت و سال‌ها سال بعد با سیاست‌های خود توانست گروهی را متحد نماید و ... .
من به تک تک شخصیت‌ها ورود نمی‌کنم همانطور که در داستان کتاب ورود نکردم چون حیف می‌بینم لذت خواندن کتاب را از شما دریغ کنم.

هشدارنامه

در صورتیکه که این شاهکار را تا بدین لحظه مطالعه ننموده‌اید، از خواندن بخش بعدی یعنی «نقل‌قول نامه» خودداری فرمایید چون متون زیادی از بخش‌های مختلف کتاب در این بخش گردآوری گردیده است و خواندن آن می‌تواند موجب اسپویل گردد و در نتیجه برای شما عزیزان دلخوری به وجود آورد.

نقل‌قول نامه
"در جامعه‌ مصرف، کالایی که انسان بیش از هر چیزی مصرف می‌کند خوشبینی است."

"بین آنچه آدم می‌داند و آنچه می‌بیند فرق است."

"مرگ دوست انسان نیست."

"اگر ما هم مثل امانوئل بگوییم سفر پیدایش «شعر زیبایی» است، در حکم این است که آن همه اشتباهات علمی موجود در تورات را نادیده گرفته‌ایم."

"همیشه بدترین مصیبت‌هایی که به سر آدم می‌آید از طرف کسان خودش است."

"گرایش به معنای پذیرش نیست."

"مذهب، تریاکِ خلق است."

"رفقای خود را نگاه می‌کردم و خودم را در ایشان می‌دیدم. انسان تنها حیوانی است که می‌تواند فکر نابودی خودش را بکند و تنها حیوانی است که از این فکر درمانده و مایوس می‌شود. چه جانور عجیبی است انسان! جانوری که تا به آن حد به نابودی خود حریص است و تا به آن اندازه به حفظ خود مشتاق!"

"آدم با چیزهایی که مایه حیاتش هستند خو می‌گیرد، چندان که با آنها خودمانی می‌شود و آنها را جزو حتمیات می‌انگارد و این درست نیست، هیچ‌چیز را برای همیشه نمی‌دهند و همه چیز زوال‌پذیر است."

"وقتی دیگر روزها و سال‌ها با آن سرعت وحشت‌آور از جلوی چشم ما نمی‌گذرند و بالاخره وقتی آدم فرصت زندگی کردن دارد،‌از خود می‌پرسم که چه چیز از دست رفته است."

"همه از آدم خایه‌دار حساب می‌برند."

"آدمیزاد به مقتضای اینکه از عملی که با طرز فکر خودش جور نیست، منتفع می‌شود یا نه، دو نوع تلقی دارد."

"برای پیروز شدن به مقیاس وسیعی هوشیاری لازم است و نیز به تعقل بسیار نیاز است."

"برای داشتن احساس ملکوتی لازم نیست کسی به خدا عقیده داشته باشد."

"من هیچ باور ندارم که جماعتی در مقیاس بزرگ یا کوچک، همیشه مرد بزرگی را که بدان نیازمند است از میان خود بیرون می‌دهد. برعکس، لحظاتی در تاریخ هست که در آن خلائی هولناک احساس می‌شود: آن پیشوای لازم ظهور نمی‌کند و همه چیز به طرز رقت‌انگیزی سقوط می‌نماید."

"وقتیکه تقریبا چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شود، قویترها شروع به خوردن می‌کنند."

"مردم در پنهان کردن معایت خود از خود، بسیار چیره‌دست‌اند."

کارنامه

آنقدر از خواندن این کتاب، قلم شیوا و روان نویسنده که به لطف ترجمه‌ی بی‌نظیر «محمدقاضی» میسر گردیده بود، لذت بردم که بدون هرگونه حرف اضافه‌ای پنج ستاره‌ی کامل را برایش منظور می‌نمایم و بدون گروه‌بندی، خواندن این شاهکار را به تمام دوستانِ‌عاشق کتابم پیشنهاد می‌کنم.

بیست و دوم مهرماه یک‌هزار و چهارصد

asad261's review against another edition

Go to review page

4.0

قلعه مالویل با ترجمه روان و درخشان محمد قاضی کتابیه که از خوندنش ابداً خسته نمی‌شید. داستان از طریق دو راوی و با بهره‌گیری از یک سیر خطی منظم روایت میشه. ایده کتاب به نظرم جذابه مضافاً براینکه آدمی فکر کنه پس از وقوع چنین حوادثی (به آتش کشیده شدن جهان و باقی ماندن معدودی انسان) چه بر آنها می‌گذره، چگونه با مشکلاتشان روبرو میشن و چه سرنوشتی پیدا میکنن و ... به خودی خود یک موضوع تامل برانگیزه. کتاب رو دوست داشتم هرچند در دو مورد این نقد رو به اون وارد می‌دونم که اولاً برخی از حوادثی که در دل داستان گنجانده شده و شیوه مواجهه انسان‌ها با اون چالش ها به صورت اغراق گونه ای ساده در نظر خواننده جلوه می‌کنه و نکته دوم در بخش‌هایی از کتاب نگاه جنسیت زده نویسنده از حد تحملم خارج می‌شد. یک بخش از کتاب رو که بیش از همه دوست داشتم صحنه محاکمه نمایشی امانوئل برای به محاکمه کشیدن فولبر بود، توصیفی که خودش به تنهایی می‌تونه نبوغ روبر مرل رو ثابت کنه و البته امیدوارم پیش از به پایان رسیدن جهان به خاطر حماقت بشریت شاهد به محاکمه کشیده شدن و سرنگونی تمامی مستبدها به چنین شیوه‌ای باشیم.

n1ark's review against another edition

Go to review page

adventurous emotional hopeful inspiring tense medium-paced
  • Plot- or character-driven? Character
  • Strong character development? It's complicated
  • Loveable characters? Yes
  • Diverse cast of characters? No
  • Flaws of characters a main focus? It's complicated

4.5

Great story and writing style, with the way the chapters and one of the characters' notes make them feel alive. Really nice pacing with both slow and detailed descriptions, and fast paced action scenes! The book has modern feminist takes (sexual liberation, consent) but also shows it's a product of it's time with the role women are given: either children, baby machines, sex machines, or old. 

attytheresa's review against another edition

Go to review page

3.0

This is a French dystopian novel set in a rural village in Southwest France at a time, when written and first published in France in 1972 , in the near future of 1977. A 'clean' (lithium not hydrogen) bomb is exploded over France (And presumably the rest of the world), destroying the world and all living in it from humans to insects. There are pockets of survivors who were located somewhere protected by some natural phenomena. This story, told by a narrator as if writing a history, centers on such a pocket of individuals who survived because they were in a wine cave deep under a medieval castle [known as Malevil, hence the book title], built under a cliff. The combo of sheltering cliff, medieval castle (they built to last back then), and underground cavern saved our small group, mostly friends from childhood, a couple of the castle owner's employees, and a young scientist.

The reason behind and cause of the destruction is of little importance once of course the question of potential nuclear fallout is answered. What is the center of the story is both the group's survival and governing structure going forward. The role of religion is very clearly at the heart of what the author seeks to portray here; this being rural France, Catholic/Protestant vs. Communist/Atheist. The narrator is in so many ways a Christ figure - named Emmanuel, charismatic, a natural leader, unwed and childless, immensely intelligent, and a mediator. Religion is in some fashion the underpinnings for much of any society's norms and government and conflicts. And of course leads to great abuses as well, as is seen when another pocket of survivors is found in a nearby town. The author has pretty decided opinions on what is needed to govern effectively, and some form of religion is part of it.

I am not particularly familiar with the dystopian genre, but this did not really read to me as typical. In fact, it reads very much like a pioneer story, with settlers struggling to create a new community while surviving in an inhospitable land, and battling those who would take or destroy all you have struggled to achieve. Or even more a boy's adventure story. It also suffered by clearly placing it in the late 1970s, a time now over 40 years in the past, a period that saw 9/11 and the rise of nuclear weapons in the hands of extremists like Iran and North Korea. It reads a bit too naive from 2019. Especially when you have work like [b:Station Eleven|20170404|Station Eleven|Emily St. John Mandel|https://i.gr-assets.com/images/S/compressed.photo.goodreads.com/books/1451446835l/20170404._SY75_.jpg|28098716] for comparison.

I also had a serious problem with the way the author depicted women. While he has the women to a large degree own their sexuality, it ends up reading too much lime a male adolescent's wet dream. The women, what few there are because of course not being as physically strong as men they were less likely to survive, are either children, sex bombs, or physically unattractive (i.e. obese, skeletal, manly). Women are mostly excluded from key decision-making and governing. And this was written and set in the 1970s! Unbelievable. The lack of ethnic diversity is far more understandable and acceptable given this is a very rural insular village in France, far from an urban center.

It was a good read, not a great one. I did like how the author had the voice of another survivor interrupt Emmanual's account from time to time, and actually write the conclusion. Just as you might find Emmanual's voice a little too egotistical, a new tone is introduced briefly, and a new perspective.

zhelana's review against another edition

Go to review page

2.0

The story here was compelling, but the book itself was very problematic. The female characters existed solely to cook, clean, and make babies. They did these 3 things while the men had adventures. The women were kept out of the governing of both the castle and the town, explicitly so the town at the end. This is one of my father's 3 favorite books, and I can see why, which is why I continued with it and didn't give it one star, because the story was original and compelling. But... I just can't justify giving it more than 2 stars given the misogyny problem it has. It is, in some ways, a product of its time, but it was published around the same time as Ender's Game, and Ender's Game has female soldiers.

fules's review

Go to review page

adventurous challenging emotional reflective sad medium-paced
  • Plot- or character-driven? Character
  • Strong character development? Yes
  • Loveable characters? Yes
  • Diverse cast of characters? Yes
  • Flaws of characters a main focus? Yes

5.0

kurwaczytaj's review against another edition

Go to review page

4.0

Klasika postapo literatury. I když jsem k ní přistupoval s despektem, protože jsem si ji podvědomě řadil někde mezi Malé prince a Veroniky, které chtěli víte co, tak nakonec byla kniha příjemným překvapením.
Možná proto, že celá ta záležitost s atomovou válkou byla jen záminka jak lépe a přesvědčivěji zmapovat dynamiku vztahů v malém izolovaném kolektivu. Kniha by se klidně mohla odehrávat na nějakém odlehlém ostrově a hrdinové by mohli být trosečníci z nějaké lodi nebo letadla a na děj knihy by to zas tak zásadní význam nemělo. Vztahy a oslava přátelství je to, co se celou knihou prolíná jako bájná ariadnina niť.
Merle opravdu bravurně pracuje s postavami. Všechny jeho postavy jsou prokreslené a opravdu nehrozí, že by nějakou postavu udělal nějak černobílou nebo plochou. Docela by mne zajímal francouzský originál. Na více místech autor rozlišuje, zda postava mluví spisovnou francouzštinou nebo nářečím kraje, kde se nachází hrad Malevil. V českém překladu se toto zmiňuje jen slovně, ne tak, že by byly v nějakém nářečí. zajímalo by mne, zda ve francouzštině je to také tak nebo zda ty pasáže, kdy postavy mluví nářečím, jsou nářečím napsané i v knize. Tato možnost by mi vyhovovala více.
Skvěle jsou napsány i ženské postavy. Kdy je každá naprosto jiná a zároveň v lecčems stejná. Věrohodné postavy a uvěřitelné postavy jsou zcela jistě největším kladem této knihy. Trošku mne mrzelo jednak to, jak sympaticky vykreslil autor jednoho z hrdinů, který byl kovaný komunista ale i mezi nimi se nějaká ta bílá vrána najde. I když musí člověk hledat opravdu pečlivě a dlouho. Pak mne zklamalo, jak dopadl Collin. Tedy spíš to, co se z něho po smrti hlavního hrdiny stalo. I když chápu, že na tom měl nemalou vinu konvičkův (dříve napoleonský) komplex.
Knihu jsem poslouchal jako audioknihu v češtině. A tady bych měl také pár výhrad. Přednes a ztvárnění rolí naprosto v pohodě, dokreslování děje zvukovými efekty (střelba, vrzání řetězů, déšť, etc.. ) mne spíše rozptylovalo než, že by mne strhlo do děje a co mne vysloveně sra.. co se mi ani za mák nelíbilo, byly šíleně dlouhé hudební pasáže mezi jednotlivými kapitolami. kapitolu ukončovala hudba. Na ni navázala další hudební pasáž na začátku nové kapitoly, pak herec přečetl číslo kapitoly a za tím následoval ještě další kus zbytečné hudby. Zejména, když byly kapitoly rozděleny v poměrně napínavém okamžiku, to bylo na pěst. Zlatý polský audioknihy!