Take a photo of a barcode or cover
adventurous
challenging
emotional
funny
tense
fast-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Complicated
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Complicated
Graphic: Child abuse, Child death, Cursing, Death, Gore, Miscarriage, Sexual content, Torture, Violence, Blood, Abortion, Injury/Injury detail
در یک اقدام کاملا برنامه ریزی نشده کل این ولوم رو دیشب خوندم و با این که نصف شب بود و یه صدایی درونم هی داد میزد که برو بخواب خیلی چسبید. با این حالا هنوزم به نظرم سه تا ولوم اول از بقیه تا اینجا بهتر بودن.
*حواستون باشه این ریویو برای ولوم های قبلم کلی اسپویل داره*
از لحاظ پلاتی به نظرم این ولوم خیلی اتفاق قابل توجهی نیوفتاد و کلا نمیدونم خیلی اون تیکه سیاره هه که هیزل و خانوادش رفته بودن رو خیلی نفهمیدم پوینتش چی بود و خب الان حتی وسوسه شدم برم ریتینگ ولوم قبلی رو یه ستاره بالا ببرم چون نسبت به این اون بهتر بود ولی خب اونور هم توضیح دادم که انتظارم بازم از اون بیشتر بود. در کل اگه بخوام دقیق تر بگم، خیلی پوینت اون آدم اسبیا که تو سیاره هه بودن رو نفمیدم و خب اگه قرار بود یه تیکه بزرگ این ولوم پیششون باشیم به نظرم جا داشت بیشتر بشناسیمشون و خب یکم مثلا سر این که چرا یهو به پتریچر گفتن اون تیکه بدلندشون که آلانا و مارکو و هیزل رفتن اون جا یه سلاخ خونه ست و همه شونو میکشن و اینا گیج شدم یعنی خب تهش که آلانا رو نجات داد اونجا اون دکتره. و میدونم یکم داشت سعی میکرد راجع به سقط جنین حرف بزنه ولی خب بازم به نظرم جا داشت بیش از اشاره های گذرا بهش بپردازه اگه قرار بود که آرک مهم این ولوم باشه.
ته ولوم قبلی خیلی کنجکاو بودم ببینم اونی که د ویل رو گرفته کیه و اینا و حدس میزدم قراره ویلن جدید باشه فکر میکردم سر این ولوم بیشتر بهش پرداخته بشه ولی کلا فکر کنم فقط یه چپتر سرش بود و خب نمیدونم این که تهش به این کشیده شد که اینم باز میخواد بره دنبال این خونواده بدبختمون یکم ناامید کننده بود ولی خب اینم به نظرم باید در نظر گرفت که داستان همچنان شخصیتای اصلیش آلانا و مارکو ان و مشکل بزرگم رابطه ایناست ولی خب نمیدونم انتظار داشتم بعد هشت تا ولوم و دنیایی که انقد گسترده ست ویلنی باشه که هدفی جز اینا داشته باشه. مثلا اون روباته که بچه پرنس چهارمو دزدید واقعا به نظرم خیلی شخصیت جذابی بود.
البته اینم اضافه کنم که اون تیکه فلش بک خاطره ای که از د ویل و سوفی(د برند) دیدیم خیلی خوب بود و کاش بیشتر بود و دوباره یادم انداخت که چقد از مرگ سوفی ناراحت شدم و خب شاید یکی از دلایلی که این ولوم رو کمتر دوست داشتم اینه که شخصیتایی که بیشتر دوستشون داشتم نیستن دیگه
مثل سوفی که به طرز احمقانه ای مرد واقعا به نظرم
ایزابل که بازم همین طور و میدونم خودمم باورم نمیشه ولی هنوز از مرگش ناراحتم
لایینگ کت و مامان مارکو حتی
ولی خب میتونم خوشحال باشم که گوس هنوز هست و از پتریچر هم داره خوشم میاد ولی واقعا نمیفهمم اون دوتا خبرنگاره چرا هنوز هستن چون دیگه واقعا روی مخن:/
فکر کنم خیلی غر زدم ولی خب نمیدونم به نظر خودم یکی از دلایلی که به این مجموعه دارم سخت میگیرم اینه که دیدم که میتونه چقد خوب باشه و هنوزم به نظرم واقعا خوبه و خوندنش خیلی لذت بخشه فقط امیدوار بودم که کاش در اوجش باقی میموند.
ولوم نه رو هم فعلا نگه میدارم چون معلوم نیست بعدی کی بیاد
پ.ن: الان یدور دیگه کل ریویو رو خوندم و دیدم هزاران تا "خب" داره توش و اگه خوندین کلشو همین جا ازتون عذرخواهی میکنم و الان واقعا توانش رو ندارم که کلشو ادیت کنم ولی شاید یه وقت دیگه
Merged review:
در یک اقدام کاملا برنامه ریزی نشده کل این ولوم رو دیشب خوندم و با این که نصف شب بود و یه صدایی درونم هی داد میزد که برو بخواب خیلی چسبید. با این حالا هنوزم به نظرم سه تا ولوم اول از بقیه تا اینجا بهتر بودن.
*حواستون باشه این ریویو برای ولوم های قبلم کلی اسپویل داره*
از لحاظ پلاتی به نظرم این ولوم خیلی اتفاق قابل توجهی نیوفتاد و کلا نمیدونم خیلی اون تیکه سیاره هه که هیزل و خانوادش رفته بودن رو خیلی نفهمیدم پوینتش چی بود و خب الان حتی وسوسه شدم برم ریتینگ ولوم قبلی رو یه ستاره بالا ببرم چون نسبت به این اون بهتر بود ولی خب اونور هم توضیح دادم که انتظارم بازم از اون بیشتر بود. در کل اگه بخوام دقیق تر بگم، خیلی پوینت اون آدم اسبیا که تو سیاره هه بودن رو نفمیدم و خب اگه قرار بود یه تیکه بزرگ این ولوم پیششون باشیم به نظرم جا داشت بیشتر بشناسیمشون و خب یکم مثلا سر این که چرا یهو به پتریچر گفتن اون تیکه بدلندشون که آلانا و مارکو و هیزل رفتن اون جا یه سلاخ خونه ست و همه شونو میکشن و اینا گیج شدم یعنی خب تهش که آلانا رو نجات داد اونجا اون دکتره. و میدونم یکم داشت سعی میکرد راجع به سقط جنین حرف بزنه ولی خب بازم به نظرم جا داشت بیش از اشاره های گذرا بهش بپردازه اگه قرار بود که آرک مهم این ولوم باشه.
ته ولوم قبلی خیلی کنجکاو بودم ببینم اونی که د ویل رو گرفته کیه و اینا و حدس میزدم قراره ویلن جدید باشه فکر میکردم سر این ولوم بیشتر بهش پرداخته بشه ولی کلا فکر کنم فقط یه چپتر سرش بود و خب نمیدونم این که تهش به این کشیده شد که اینم باز میخواد بره دنبال این خونواده بدبختمون یکم ناامید کننده بود ولی خب اینم به نظرم باید در نظر گرفت که داستان همچنان شخصیتای اصلیش آلانا و مارکو ان و مشکل بزرگم رابطه ایناست ولی خب نمیدونم انتظار داشتم بعد هشت تا ولوم و دنیایی که انقد گسترده ست ویلنی باشه که هدفی جز اینا داشته باشه. مثلا اون روباته که بچه پرنس چهارمو دزدید واقعا به نظرم خیلی شخصیت جذابی بود.
البته اینم اضافه کنم که اون تیکه فلش بک خاطره ای که از د ویل و سوفی(د برند) دیدیم خیلی خوب بود و کاش بیشتر بود و دوباره یادم انداخت که چقد از مرگ سوفی ناراحت شدم و خب شاید یکی از دلایلی که این ولوم رو کمتر دوست داشتم اینه که شخصیتایی که بیشتر دوستشون داشتم نیستن دیگه
مثل سوفی که به طرز احمقانه ای مرد واقعا به نظرم
ایزابل که بازم همین طور و میدونم خودمم باورم نمیشه ولی هنوز از مرگش ناراحتم
لایینگ کت و مامان مارکو حتی
ولی خب میتونم خوشحال باشم که گوس هنوز هست و از پتریچر هم داره خوشم میاد ولی واقعا نمیفهمم اون دوتا خبرنگاره چرا هنوز هستن چون دیگه واقعا روی مخن:/
فکر کنم خیلی غر زدم ولی خب نمیدونم به نظر خودم یکی از دلایلی که به این مجموعه دارم سخت میگیرم اینه که دیدم که میتونه چقد خوب باشه و هنوزم به نظرم واقعا خوبه و خوندنش خیلی لذت بخشه فقط امیدوار بودم که کاش در اوجش باقی میموند.
ولوم نه رو هم فعلا نگه میدارم چون معلوم نیست بعدی کی بیاد
پ.ن: الان یدور دیگه کل ریویو رو خوندم و دیدم هزاران تا "خب" داره توش و اگه خوندین کلشو همین جا ازتون عذرخواهی میکنم و الان واقعا توانش رو ندارم که کلشو ادیت کنم ولی شاید یه وقت دیگه
*حواستون باشه این ریویو برای ولوم های قبلم کلی اسپویل داره*
از لحاظ پلاتی به نظرم این ولوم خیلی اتفاق قابل توجهی نیوفتاد و کلا نمیدونم خیلی اون تیکه سیاره هه که هیزل و خانوادش رفته بودن رو خیلی نفهمیدم پوینتش چی بود و خب الان حتی وسوسه شدم برم ریتینگ ولوم قبلی رو یه ستاره بالا ببرم چون نسبت به این اون بهتر بود ولی خب اونور هم توضیح دادم که انتظارم بازم از اون بیشتر بود. در کل اگه بخوام دقیق تر بگم، خیلی پوینت اون آدم اسبیا که تو سیاره هه بودن رو نفمیدم و خب اگه قرار بود یه تیکه بزرگ این ولوم پیششون باشیم به نظرم جا داشت بیشتر بشناسیمشون و خب یکم مثلا سر این که چرا یهو به پتریچر گفتن اون تیکه بدلندشون که آلانا و مارکو و هیزل رفتن اون جا یه سلاخ خونه ست و همه شونو میکشن و اینا گیج شدم یعنی خب تهش که آلانا رو نجات داد اونجا اون دکتره. و میدونم یکم داشت سعی میکرد راجع به سقط جنین حرف بزنه ولی خب بازم به نظرم جا داشت بیش از اشاره های گذرا بهش بپردازه اگه قرار بود که آرک مهم این ولوم باشه.
ته ولوم قبلی خیلی کنجکاو بودم ببینم اونی که د ویل رو گرفته کیه و اینا و حدس میزدم قراره ویلن جدید باشه فکر میکردم سر این ولوم بیشتر بهش پرداخته بشه ولی کلا فکر کنم فقط یه چپتر سرش بود و خب نمیدونم این که تهش به این کشیده شد که اینم باز میخواد بره دنبال این خونواده بدبختمون یکم ناامید کننده بود ولی خب اینم به نظرم باید در نظر گرفت که داستان همچنان شخصیتای اصلیش آلانا و مارکو ان و مشکل بزرگم رابطه ایناست ولی خب نمیدونم انتظار داشتم بعد هشت تا ولوم و دنیایی که انقد گسترده ست ویلنی باشه که هدفی جز اینا داشته باشه. مثلا اون روباته که بچه پرنس چهارمو دزدید واقعا به نظرم خیلی شخصیت جذابی بود.
البته اینم اضافه کنم که اون تیکه فلش بک خاطره ای که از د ویل و سوفی(د برند) دیدیم خیلی خوب بود و کاش بیشتر بود و دوباره یادم انداخت که چقد از مرگ سوفی ناراحت شدم و خب شاید یکی از دلایلی که این ولوم رو کمتر دوست داشتم اینه که شخصیتایی که بیشتر دوستشون داشتم نیستن دیگه
مثل سوفی که به طرز احمقانه ای مرد واقعا به نظرم
ایزابل که بازم همین طور و میدونم خودمم باورم نمیشه ولی هنوز از مرگش ناراحتم
لایینگ کت و مامان مارکو حتی
ولی خب میتونم خوشحال باشم که گوس هنوز هست و از پتریچر هم داره خوشم میاد ولی واقعا نمیفهمم اون دوتا خبرنگاره چرا هنوز هستن چون دیگه واقعا روی مخن:/
فکر کنم خیلی غر زدم ولی خب نمیدونم به نظر خودم یکی از دلایلی که به این مجموعه دارم سخت میگیرم اینه که دیدم که میتونه چقد خوب باشه و هنوزم به نظرم واقعا خوبه و خوندنش خیلی لذت بخشه فقط امیدوار بودم که کاش در اوجش باقی میموند.
ولوم نه رو هم فعلا نگه میدارم چون معلوم نیست بعدی کی بیاد
پ.ن: الان یدور دیگه کل ریویو رو خوندم و دیدم هزاران تا "خب" داره توش و اگه خوندین کلشو همین جا ازتون عذرخواهی میکنم و الان واقعا توانش رو ندارم که کلشو ادیت کنم ولی شاید یه وقت دیگه
Merged review:
در یک اقدام کاملا برنامه ریزی نشده کل این ولوم رو دیشب خوندم و با این که نصف شب بود و یه صدایی درونم هی داد میزد که برو بخواب خیلی چسبید. با این حالا هنوزم به نظرم سه تا ولوم اول از بقیه تا اینجا بهتر بودن.
*حواستون باشه این ریویو برای ولوم های قبلم کلی اسپویل داره*
از لحاظ پلاتی به نظرم این ولوم خیلی اتفاق قابل توجهی نیوفتاد و کلا نمیدونم خیلی اون تیکه سیاره هه که هیزل و خانوادش رفته بودن رو خیلی نفهمیدم پوینتش چی بود و خب الان حتی وسوسه شدم برم ریتینگ ولوم قبلی رو یه ستاره بالا ببرم چون نسبت به این اون بهتر بود ولی خب اونور هم توضیح دادم که انتظارم بازم از اون بیشتر بود. در کل اگه بخوام دقیق تر بگم، خیلی پوینت اون آدم اسبیا که تو سیاره هه بودن رو نفمیدم و خب اگه قرار بود یه تیکه بزرگ این ولوم پیششون باشیم به نظرم جا داشت بیشتر بشناسیمشون و خب یکم مثلا سر این که چرا یهو به پتریچر گفتن اون تیکه بدلندشون که آلانا و مارکو و هیزل رفتن اون جا یه سلاخ خونه ست و همه شونو میکشن و اینا گیج شدم یعنی خب تهش که آلانا رو نجات داد اونجا اون دکتره. و میدونم یکم داشت سعی میکرد راجع به سقط جنین حرف بزنه ولی خب بازم به نظرم جا داشت بیش از اشاره های گذرا بهش بپردازه اگه قرار بود که آرک مهم این ولوم باشه.
ته ولوم قبلی خیلی کنجکاو بودم ببینم اونی که د ویل رو گرفته کیه و اینا و حدس میزدم قراره ویلن جدید باشه فکر میکردم سر این ولوم بیشتر بهش پرداخته بشه ولی کلا فکر کنم فقط یه چپتر سرش بود و خب نمیدونم این که تهش به این کشیده شد که اینم باز میخواد بره دنبال این خونواده بدبختمون یکم ناامید کننده بود ولی خب اینم به نظرم باید در نظر گرفت که داستان همچنان شخصیتای اصلیش آلانا و مارکو ان و مشکل بزرگم رابطه ایناست ولی خب نمیدونم انتظار داشتم بعد هشت تا ولوم و دنیایی که انقد گسترده ست ویلنی باشه که هدفی جز اینا داشته باشه. مثلا اون روباته که بچه پرنس چهارمو دزدید واقعا به نظرم خیلی شخصیت جذابی بود.
البته اینم اضافه کنم که اون تیکه فلش بک خاطره ای که از د ویل و سوفی(د برند) دیدیم خیلی خوب بود و کاش بیشتر بود و دوباره یادم انداخت که چقد از مرگ سوفی ناراحت شدم و خب شاید یکی از دلایلی که این ولوم رو کمتر دوست داشتم اینه که شخصیتایی که بیشتر دوستشون داشتم نیستن دیگه
مثل سوفی که به طرز احمقانه ای مرد واقعا به نظرم
ایزابل که بازم همین طور و میدونم خودمم باورم نمیشه ولی هنوز از مرگش ناراحتم
لایینگ کت و مامان مارکو حتی
ولی خب میتونم خوشحال باشم که گوس هنوز هست و از پتریچر هم داره خوشم میاد ولی واقعا نمیفهمم اون دوتا خبرنگاره چرا هنوز هستن چون دیگه واقعا روی مخن:/
فکر کنم خیلی غر زدم ولی خب نمیدونم به نظر خودم یکی از دلایلی که به این مجموعه دارم سخت میگیرم اینه که دیدم که میتونه چقد خوب باشه و هنوزم به نظرم واقعا خوبه و خوندنش خیلی لذت بخشه فقط امیدوار بودم که کاش در اوجش باقی میموند.
ولوم نه رو هم فعلا نگه میدارم چون معلوم نیست بعدی کی بیاد
پ.ن: الان یدور دیگه کل ریویو رو خوندم و دیدم هزاران تا "خب" داره توش و اگه خوندین کلشو همین جا ازتون عذرخواهی میکنم و الان واقعا توانش رو ندارم که کلشو ادیت کنم ولی شاید یه وقت دیگه
As always, Vaughan & Staples hit it so far out of the park it’s in another solar system.
My problem is I have the worst memory and have been reading this since 2012-ish, apparently! Even reading the synopses on Wikipedia made me go cross-eyed trying to remember every character/ plotline.
But it’s so worth it. Gah, I say. Gah!
Merged review:
As always, Vaughan & Staples hit it so far out of the park it’s in another solar system.
My problem is I have the worst memory and have been reading this since 2012-ish, apparently! Even reading the synopses on Wikipedia made me go cross-eyed trying to remember every character/ plotline.
But it’s so worth it. Gah, I say. Gah!
My problem is I have the worst memory and have been reading this since 2012-ish, apparently! Even reading the synopses on Wikipedia made me go cross-eyed trying to remember every character/ plotline.
But it’s so worth it. Gah, I say. Gah!
Merged review:
As always, Vaughan & Staples hit it so far out of the park it’s in another solar system.
My problem is I have the worst memory and have been reading this since 2012-ish, apparently! Even reading the synopses on Wikipedia made me go cross-eyed trying to remember every character/ plotline.
But it’s so worth it. Gah, I say. Gah!
adventurous
emotional
mysterious
fast-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
No
adventurous
emotional
hopeful
mysterious
sad
tense
medium-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Two volumes back to back, characters with the same name, broke my f*cking heart.
adventurous
emotional
tense
medium-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Complicated
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Yes
adventurous
emotional
sad
tense
fast-paced
Plot or Character Driven:
A mix
Strong character development:
Yes
Loveable characters:
Yes
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Complicated
You are unlike anyone who has ever existed, and that makes you exactly like everyone who has ever existed.
After the emotional devastation of [b:Saga, Vol. 7|29237211|Saga, Vol. 7 (Saga, #7)|Brian K. Vaughan|https://images.gr-assets.com/books/1486029003s/29237211.jpg|49478728], this was a well-needed breather as the group gets their bearings and deals with Alana's from the previous volume. But there are cute moments along the way -- Petrichor assuring Hazel about the girl's body anxieties; just everything Petrichor, the end; the whole sequence with Hazel's "brother" Kurti (ugh my feelings); Petrichor getting laid!; a payoff for Sir Robot's desperate goal to get back to his family; and some checking in with the Squire, who's also been growing up, raised on a diet of fairy tales & therefore seeking adventure. There are a lot of characters in this saga, but Ghüs is probably the only one where I would straight-up flip a table if he dies. PROTECT GHÜS AT ALL COSTS!!
Hazel remains one of my favourite comic characters of all time, the more and more that she grows and matures, and you see this poor child having to wrestle with so much death & devastation even as she doesn't lose her innate brightness and joy. A lot of stories try to sell you on a Very Important Child right out of the gate, and you never understand what in the world makes them so special or important enough to tear an entire galaxy apart -- but here, you really feel it. You're charmed by her, you want to protect her, you want to see her grow up safely.
There's a bit of a Wild West setting at the start (as evidenced by the cover), a nice little "quest" with the Squire, and a final page that made my heart grow three sizes and basically seize up in my chest. 4.5 stars, rounded up. The only problem with this series, really, is that it takes so long to come out: I find myself greedy and just wanting to mainline like four volumes at once, like I did when I was catching up.
About that foreshadowy ending:
After the emotional devastation of [b:Saga, Vol. 7|29237211|Saga, Vol. 7 (Saga, #7)|Brian K. Vaughan|https://images.gr-assets.com/books/1486029003s/29237211.jpg|49478728], this was a well-needed breather as the group gets their bearings and deals with Alana's
Spoiler
miscarriageHazel remains one of my favourite comic characters of all time, the more and more that she grows and matures, and you see this poor child having to wrestle with so much death & devastation even as she doesn't lose her innate brightness and joy. A lot of stories try to sell you on a Very Important Child right out of the gate, and you never understand what in the world makes them so special or important enough to tear an entire galaxy apart -- but here, you really feel it. You're charmed by her, you want to protect her, you want to see her grow up safely.
There's a bit of a Wild West setting at the start (as evidenced by the cover), a nice little "quest" with the Squire, and a final page that made my heart grow three sizes and basically seize up in my chest. 4.5 stars, rounded up. The only problem with this series, really, is that it takes so long to come out: I find myself greedy and just wanting to mainline like four volumes at once, like I did when I was catching up.
About that foreshadowy ending:
Spoiler
HAZEL & SQUIRE FINALLY MEET. I'd started thinking that the #endgame would be them falling in love and getting together when they're adults, thus bringing about peace between the three peoples(!) they represent... but them being adorable found-family siblings works too. Aaaahhh my heart!!
adventurous
dark
emotional
tense
fast-paced