You need to sign in or sign up before continuing.
Take a photo of a barcode or cover
ashkanph 's review for:
Shadow & Claw
by Gene Wolfe
توضیحات زیر فقط برای خودم نوشته شده و داستان کتاب را لو میدهند:
-----------------
The order of the seekers for Truth and Penitence (The Guild of Toturers)
با اینکه شاگرد رسته شکنجهگران بود ولی وقتی اون سگ درمانده (تریسکل) رو دید پنهانی آوردش و تیمارش کرد. کتابخانه بزرگ رسته کتابداران هم جالب بود که موشها در میانشون لانه کرده بودند و استاد Ultan که سرپرست رسته بود و چشمهاش دیگه قادر به دیدن نبود و به طرز واضحی خود خوزه لوییس بورخس بود که در تاریکی اون زیرزمین در کنار شاگرد و جانشینش cyby زندگی میکرد.
نمیتوانستم در حین خواندن بخشهای مربوط به دکتر تالوس به بازیگری به نام کریستوف والتز فکر نکنم که مطمئنا بهترین گزینه برای بازی این شخصیت است.
مرد سبزی که از آینده آمده بود و میگفت که انسانها در آینده با ترکیب کلروفیل گیاهان در سلولهای خود موفق شدهاند فتوسنتز کنند و تا حد زیادی از نیاز به مواد غذایی رها شوند.
سوریان و یوناس، notule را دیدند که موجودات سیاهی بودند همچون یک پارچه که به دنبال گرمای حیات موجودات میرفتند و با چنگ انداختن بر آنها به درون منفذهای بدنشان میرفتند و راه خود را تا ششهای فرد ادامه میدادند.
روستای معدنکاران سالتوس، غاری که موجودات میمونمانند در آن بودند و نور کانسیلییتور انها را فراری داد. آگیا که میخواست سوریان را بکشد.
یوناس که در آنتچمبرز کاخ ابسولوت با ماشینی به سیاره خودش برگشت تا تعمیر شود (او در هنگام عبور از دیوار شهر سیتادل به سوریان پیوست و با او همراه شد. میخواست با یولنتا باشد). غولی که در کناره رود بود و میگفت سوریان باید با او برود تا تاج پادشاهیاش را بازپس بگیرد. دکتر تالوس که یولنتا را زد و خفاشی که خونش را مکید و در خرابههای شهر سنگی به نظر میرسد که مرد. هیلدگرین که در خرابههای شهر سنگی به همراه جادوگر پیر (مارمولکمانند) و شاگردش در زمان سفر کردند تا یکی را بدزدند که در میان رقاصان زردپوش گرزبدست بود.
-----------------
The order of the seekers for Truth and Penitence (The Guild of Toturers)
با اینکه شاگرد رسته شکنجهگران بود ولی وقتی اون سگ درمانده (تریسکل) رو دید پنهانی آوردش و تیمارش کرد. کتابخانه بزرگ رسته کتابداران هم جالب بود که موشها در میانشون لانه کرده بودند و استاد Ultan که سرپرست رسته بود و چشمهاش دیگه قادر به دیدن نبود و به طرز واضحی خود خوزه لوییس بورخس بود که در تاریکی اون زیرزمین در کنار شاگرد و جانشینش cyby زندگی میکرد.
نمیتوانستم در حین خواندن بخشهای مربوط به دکتر تالوس به بازیگری به نام کریستوف والتز فکر نکنم که مطمئنا بهترین گزینه برای بازی این شخصیت است.
مرد سبزی که از آینده آمده بود و میگفت که انسانها در آینده با ترکیب کلروفیل گیاهان در سلولهای خود موفق شدهاند فتوسنتز کنند و تا حد زیادی از نیاز به مواد غذایی رها شوند.
سوریان و یوناس، notule را دیدند که موجودات سیاهی بودند همچون یک پارچه که به دنبال گرمای حیات موجودات میرفتند و با چنگ انداختن بر آنها به درون منفذهای بدنشان میرفتند و راه خود را تا ششهای فرد ادامه میدادند.
روستای معدنکاران سالتوس، غاری که موجودات میمونمانند در آن بودند و نور کانسیلییتور انها را فراری داد. آگیا که میخواست سوریان را بکشد.
یوناس که در آنتچمبرز کاخ ابسولوت با ماشینی به سیاره خودش برگشت تا تعمیر شود (او در هنگام عبور از دیوار شهر سیتادل به سوریان پیوست و با او همراه شد. میخواست با یولنتا باشد). غولی که در کناره رود بود و میگفت سوریان باید با او برود تا تاج پادشاهیاش را بازپس بگیرد. دکتر تالوس که یولنتا را زد و خفاشی که خونش را مکید و در خرابههای شهر سنگی به نظر میرسد که مرد. هیلدگرین که در خرابههای شهر سنگی به همراه جادوگر پیر (مارمولکمانند) و شاگردش در زمان سفر کردند تا یکی را بدزدند که در میان رقاصان زردپوش گرزبدست بود.