sir_ehssan 's review for:

4.0

«ای خدا، مگه ما مردم توی این دنیا چی کار می کنیم که واسه اش باید این همه رنج بکشیم؟ مگه ماها چی می‌خوایم که دادن اش واسه اون سفید پوست ها و بقیه این همه دشواره؟ یک کار کوچیک، یه لقمه غذا، یه جای کوچیک برای خواب. ما که نمی‌گیم خورشید رو بهمون بدن یا ماه رو فقط می خوایم دوام بیاریم، حتا نمی خوایم پیش برویم»
------------------------------------------------------
داستان سیاه پوست هایی که به امید زندگی بهتر به لندن می آیند، غافل از مشکلات اب و هوایی، کار سخت و تبعیض نژادی.

البته نویسنده خوش سلیقه است و داستان را طنز گونه پیش می برد تا ما خسته نشویم.

دو نوع گروه در لندن هستند که گروه اول گروه خوشگذران، بی هدف و بدون پس انداز. گروه دوم سخت کوش و به قصد برگشت به میهن.
داستان از نگاه یک از مهاجران قدیمی است که به گروه های تازه وارد کمک می کند. به همین دلیل ما خواننده هم همراه آنها با زندگی لندن در محله های فقیر نشین آشنا می شویم.

+ ترجمه فوق العاده بود، شیرین و جذاب
+ ممنون از نشر بان به خاطر انتشار این کتاب.

- تصویر بدی از مهاجران نشان می داد، انگار همه هدفشان از درآمد خوشگذرانی، هوس رانی و مواد مصرف کردن است. از یک خانواده موفق یا یک ازدواج خوب خبری نبود و تا دلمان بخواهد بی بند و باری. نمیدانم تا چقدر خوانندگان ترینیدادی با این داستان موافق هستند.