Take a photo of a barcode or cover
plumeow 's review for:
The Adolescent
by Fyodor Dostoevsky
اقبل از همه چیز بگم که مشکل شخصیت اصلی با زنان چی بود، یه سری جاها واقعا بهم برمیخورد.
من این کتاب رو همراه با یه سری از دوستان خوندم و تجربه خوندش رو خاص میکرد، این رمان حیلی با رمان های دیگه داستایوفسکی فرق داره:)) ازین نظر که شخصیت اصلی آرمان های والا و روشنفکری خاص نداره، ایده یا رویاش، اینه که پولدار بشه. راستش اون بخشی که داشت خیلی جدی از مزایای پولدار بودن و احترامی که دیگران به خاطر پول بهش قراره بذارن صحبت میکرد خیلی بهش خندیدم.
میخواستم بهش سه بدم ولی اون نامه آخر کتاب به شخصیت اصلی باعث شد به کتاب چهار ستاره بدم، راستش خوشم میاد که یهو توی کتاب با یه اشاره کوچک و هوشمندانه اسم کتاب رو بیارن و خیلی ریز بگن میخواستن با نوشتن داستان چه چیزی رو به تصویر بکشن، اون نامه آخر، کل دیوانگیای رو که در ۶۰۰ صفحه اول کتاب رخ داده بود، شرح داد.
هدفم از خوندن کتاب های داستایفوسکی این بود که بفهمم چرا یکی از نویسنده های مهم ادبیات (نه فقط روس) بلکه جهانه و اینقدر belovedعه، الان میفهمم چرا داستایوفسکی مهمه، فرقی نمیکنه کدوم کتابش رو میخونید، داستایوفسکی دنیای درونی و روانی شخصیتش رو شرح میکنه، به من درون شخصیتش صدا میده و تا حدی شخصیت هارو روانکاوی میکنه، و اینکارو قبل از اینکه فروید بیاد و نظریات خودش رو بیان کنه تا نویسندهها یاد بگیرن به ذهن کرکترشون صدا بدن انجام میده. این رمان، نسبت به داستان های دیگه داستایوفسکی روند روایی و ایده های سادهتری داشت، اما باز هم ذهن و شخصیت درونی کرکتر اصلی رو خیلی خوب شرح داده بود. خام بودن جوان، آسیبدیده بودنش و تناقض های درونیش خیلی خوب به تصویر کشیده شده بودن.
من این کتاب رو همراه با یه سری از دوستان خوندم و تجربه خوندش رو خاص میکرد، این رمان حیلی با رمان های دیگه داستایوفسکی فرق داره:)) ازین نظر که شخصیت اصلی آرمان های والا و روشنفکری خاص نداره، ایده یا رویاش، اینه که پولدار بشه. راستش اون بخشی که داشت خیلی جدی از مزایای پولدار بودن و احترامی که دیگران به خاطر پول بهش قراره بذارن صحبت میکرد خیلی بهش خندیدم.
میخواستم بهش سه بدم ولی اون نامه آخر کتاب به شخصیت اصلی باعث شد به کتاب چهار ستاره بدم، راستش خوشم میاد که یهو توی کتاب با یه اشاره کوچک و هوشمندانه اسم کتاب رو بیارن و خیلی ریز بگن میخواستن با نوشتن داستان چه چیزی رو به تصویر بکشن، اون نامه آخر، کل دیوانگیای رو که در ۶۰۰ صفحه اول کتاب رخ داده بود، شرح داد.
هدفم از خوندن کتاب های داستایفوسکی این بود که بفهمم چرا یکی از نویسنده های مهم ادبیات (نه فقط روس) بلکه جهانه و اینقدر belovedعه، الان میفهمم چرا داستایوفسکی مهمه، فرقی نمیکنه کدوم کتابش رو میخونید، داستایوفسکی دنیای درونی و روانی شخصیتش رو شرح میکنه، به من درون شخصیتش صدا میده و تا حدی شخصیت هارو روانکاوی میکنه، و اینکارو قبل از اینکه فروید بیاد و نظریات خودش رو بیان کنه تا نویسندهها یاد بگیرن به ذهن کرکترشون صدا بدن انجام میده. این رمان، نسبت به داستان های دیگه داستایوفسکی روند روایی و ایده های سادهتری داشت، اما باز هم ذهن و شخصیت درونی کرکتر اصلی رو خیلی خوب شرح داده بود. خام بودن جوان، آسیبدیده بودنش و تناقض های درونیش خیلی خوب به تصویر کشیده شده بودن.