You need to sign in or sign up before continuing.

4.0

گریت در یک خانواده نقاش به علت مشکلاتی که برای پدرش پیش اومده مجبور میشه در خونه یه نقاش دیگه خدمتکار بشه. توی کتاب همه اتفاق‌ها با نقاشی‌ گره خورده و داستان از زبان گریت روایت میشه. دوست داشت مثل پدرش نقاش بشه و راه اونو ادامه بده. گریت استعداد خوبی هم داشت و برای همین بود به اربابش نزدیک میشه و شاگردیش رو می‌کنه. حرف‌های دیگران رو هم تا جاهایی می‌تونست تحمل کنه و باهاشون مبارزه کنه ولی اتفاق‌هایی که برای خواهر و برادرش افتاد باعث شد نتونه به اون چیزی که می‌خواد برسه. برای همین بود که یهو از همه چی برید و فرار کرد.

برام سوال بود که خانواده ورمر چطور می‌تونستن با اون وضع مالی این همه بچه داشته باشن و همچنان بخوان باز هم بچه بیارن.

بیان جزئیات نقاشی و کارها برام جالب بود. کتاب سریع پیش می‌رفت. من ترجمه گلی امامی از نشر چشمه رو خوندم، با اینکه ترجمه‌اش خوب بود، غلط‌های تایپی فراوانی داشت!

جمله‌ای دوست‌داشتنی از کتاب:‌ اگر زیاد عمر کنی دیگر از هیچ چیز تعجب نمی‌کنی.