Take a photo of a barcode or cover
mahditajallaeefar 's review for:
پایان ابدیت
by Isaac Asimov
ظاهرا ایدهی سفرهای زمانی هیچ وقت جذابیتشون رو از دست نخواهند داد.
داستان دربارهی بنیادی هست به اسم ابدیت که با پیوند زدن چندین قرن به هم و ایجاد ارتباط بین اونا، از جلوگیری وقایع مخرب جلوگیری میکنه و حتی با زمانهای مختلف کالا تبادل میکنه.
داستان ایدههای خوبی داره( و به زمان انتشار کتاب که حدود 65 سال پیش هم هست هم توجه کنیم که جالبه، و به نظرم خیلی از داستانهای مربوط به سفر زمانی امروزه از این کتاب شاید الهام گرفته باشن) و مهمتر از اون دیدگاههای جالب آسیموف پیرامون این ایدهها و سوالهاست. مثلا آیا واقعا ابدیت به معنای جاودانیه؟
و یه نکته جالب هم تاثیر بسیار اتفاقات هر چند جزئی روی سیر وقایع بود. در حدی که یه جمله و یا جابهجا کردن یه کتاب تو قفسه میتونست به کلی واقعیت رو متحول کنه. و به نظرم این تاثیر اعمال ما رو نشون میده.
و این که به تحولات فرهنگی و اجتماعی توی زمان و تغییر واقعیتها اشاره میشد. یه ریزاشارهای هم به اهمیت داستانهای علمیتخیلی شد.
آسیموف هم که بلده با قلمش چطور داستانسرایی کنه و با اینکه خیلی میدونه طوری ننویسه که مسائل علمی حوصله خواننده رو سر ببره.
اما دوتا گله دارم، یکی از نویسنده (که نمیدونم گلهی من به چه درد مرحوم خواهد خورد) و یکی از ناشر:
با شخصیتهای کتاب زیاد ارتباط نگرفتم و به نظرم جای کار داشت، تا درکشون کنم و برام بیشتر اهمیت داشته باشن.
دو هم اینکه ناشر عزیز کل کتاب(و وقتی میگم کل کتاب منظورم کلشه) رو پشت کتاب در قالب خلاصه اسپویل کردن
داستان دربارهی بنیادی هست به اسم ابدیت که با پیوند زدن چندین قرن به هم و ایجاد ارتباط بین اونا، از جلوگیری وقایع مخرب جلوگیری میکنه و حتی با زمانهای مختلف کالا تبادل میکنه.
داستان ایدههای خوبی داره( و به زمان انتشار کتاب که حدود 65 سال پیش هم هست هم توجه کنیم که جالبه، و به نظرم خیلی از داستانهای مربوط به سفر زمانی امروزه از این کتاب شاید الهام گرفته باشن) و مهمتر از اون دیدگاههای جالب آسیموف پیرامون این ایدهها و سوالهاست. مثلا آیا واقعا ابدیت به معنای جاودانیه؟
و یه نکته جالب هم تاثیر بسیار اتفاقات هر چند جزئی روی سیر وقایع بود. در حدی که یه جمله و یا جابهجا کردن یه کتاب تو قفسه میتونست به کلی واقعیت رو متحول کنه. و به نظرم این تاثیر اعمال ما رو نشون میده.
و این که به تحولات فرهنگی و اجتماعی توی زمان و تغییر واقعیتها اشاره میشد. یه ریزاشارهای هم به اهمیت داستانهای علمیتخیلی شد.
آسیموف هم که بلده با قلمش چطور داستانسرایی کنه و با اینکه خیلی میدونه طوری ننویسه که مسائل علمی حوصله خواننده رو سر ببره.
اما دوتا گله دارم، یکی از نویسنده (که نمیدونم گلهی من به چه درد مرحوم خواهد خورد) و یکی از ناشر:
با شخصیتهای کتاب زیاد ارتباط نگرفتم و به نظرم جای کار داشت، تا درکشون کنم و برام بیشتر اهمیت داشته باشن.
دو هم اینکه ناشر عزیز کل کتاب(و وقتی میگم کل کتاب منظورم کلشه) رو پشت کتاب در قالب خلاصه اسپویل کردن