Take a photo of a barcode or cover
hanie_hadadnia 's review for:
گیرنده شناخته نشد
by Kathrine Kressmann Taylor
عجیب ترین کتابی بود که تا الان خونده بودم.
چجوری میشه توی ۵۰ صفحه قلب آدم به درد بیاد؟
چجوری میشه که دو دوست صمیمی فقط سر یه اختلاف نظر در مورد مذهب تمام دوستی چندین و چند ساله خودشون رو نادیده بگیرن و آخر دوستیشون به اینجا ختم بشه؟
امیدوارم توی دوستیامون اختلافاتی سر سیاست و مذهب پیش نیاد که در آخر دوستیامون تمام و به بی تفاوتی و .. تبدیل بشه.
خیلی تلخ بود، خیلی.
بخشی از اوایل کتاب : اما وادی دیگری هست که همیشه می‌توانیم احساسات صادقانه را در آن تجربه کنیم _محضر دوست. آن‌جا که خودپسندی های حقیرمان را دور می‌ریزیم و صمیمیت و تفاهم را حس می‌کنیم؛ همان‌جا که خودخواهی‌های حقیر غیرممکنند و شراب و کتاب و کلام معنای دیگری به زندگی ما می‌دهند. به این ترتیب چیزی ساخته‌ایم که هیچ دروغی به آن راه ندارد. آن‌جا در آرامش کاملیم.
_ماکس، ۲۱ ژانویه ۱۹۳۳
چجوری میشه توی ۵۰ صفحه قلب آدم به درد بیاد؟
چجوری میشه که دو دوست صمیمی فقط سر یه اختلاف نظر در مورد مذهب تمام دوستی چندین و چند ساله خودشون رو نادیده بگیرن و آخر دوستیشون به اینجا ختم بشه؟
امیدوارم توی دوستیامون اختلافاتی سر سیاست و مذهب پیش نیاد که در آخر دوستیامون تمام و به بی تفاوتی و .. تبدیل بشه.
خیلی تلخ بود، خیلی.
بخشی از اوایل کتاب : اما وادی دیگری هست که همیشه می‌توانیم احساسات صادقانه را در آن تجربه کنیم _محضر دوست. آن‌جا که خودپسندی های حقیرمان را دور می‌ریزیم و صمیمیت و تفاهم را حس می‌کنیم؛ همان‌جا که خودخواهی‌های حقیر غیرممکنند و شراب و کتاب و کلام معنای دیگری به زندگی ما می‌دهند. به این ترتیب چیزی ساخته‌ایم که هیچ دروغی به آن راه ندارد. آن‌جا در آرامش کاملیم.
_ماکس، ۲۱ ژانویه ۱۹۳۳