Scan barcode
pedrorondulhagomes's review against another edition
5.0
Céline é um génio: contra todas as regras de bom senso, desenvolve, num estilo febril, ácido, irónico, alucinado, uma narrativa que, miraculosamente, resulta – uma torrente sonora sincopada, como um monólogo que se prolonga por horas e horas. Crónica (parcialmente ficcionada) do final da segunda guerra, no exílio em Sigmaringen, com os membros do governo de Vichy, miserável e insano, por vezes amargurado, mas sobretudo sarcástico, com as contingências de um pós-guerra. Céline é capaz do mais feroz ódio e da máxima ternura. Nenhum outro escritor me impressionou tanto na sua compreensão da guerra.
Entra-se em cada livro de Céline com quem pisa um novo continente. Com um uso bastante parcimonioso do simples ponto final, optando pela constante exclamação, as reticências, interrogação retórica, a constante digressão, estrutura, estilo e linguagem formam uma torrente furiosa que arrasta todos os destroços e o próprio leitor.
Entra-se em cada livro de Céline com quem pisa um novo continente. Com um uso bastante parcimonioso do simples ponto final, optando pela constante exclamação, as reticências, interrogação retórica, a constante digressão, estrutura, estilo e linguagem formam uma torrente furiosa que arrasta todos os destroços e o próprio leitor.
r_musil's review against another edition
کتاب این طور شروع می شود که سلین دارد از دست ناشرهایش غر میزند. دارد به شدت می نالد از زندگیش، از سختی هایی که به او رفته. همه ی ظلم هایی که به او شده، مثل سگ زندگی کردن، سرما کشیدن، متهم بودن، با احمق ها طرف بودن. همه ی کتاب های سلین همین است و همین طور هم ادامه پیدا می کنند تا تمام شوند. آن وسط ها هم بدبختی های آدم ها چون خنده دار است، خیلی جاهای کتاب بامزه است. راه رفتن در بوران روی زمین های یخ زده با پوتین های به درد نخور، پیانویی که روی آن شاشیده اند. دخترهای خیلی برازنده که در ایستگاه قطار با سربازهایی که قابلمه داشتند و شهوت و جرب و بیماری های مقاربتی می خوابیدند. حامله ها هم بودند ولی سربازها غذا داشتند. همه دیوانه همه دزد همه آب زیرکاه. سوار قطار شاه ایران می شوند. سلین می گوید اگر ماشین داشت مردم باورشان می شد که دکتر خوبی هم هست.
کتاب نثرش اگر سلین نخوانده باشید ممکن است سخت باشد اما سلین اگر از انگشت های دستم دو تا کم کنیم و بعد بگوییم به تعدادشان انتخاب کنم باز در بین نویسنده های مورد علاقه م است. من دوست دارم از مهدی سحابی تشکر کنم، از این انسان گرانقدر که زیر خاک است ولی قبلش سه کتاب از سلین ترجمه کرده
کتاب نثرش اگر سلین نخوانده باشید ممکن است سخت باشد اما سلین اگر از انگشت های دستم دو تا کم کنیم و بعد بگوییم به تعدادشان انتخاب کنم باز در بین نویسنده های مورد علاقه م است. من دوست دارم از مهدی سحابی تشکر کنم، از این انسان گرانقدر که زیر خاک است ولی قبلش سه کتاب از سلین ترجمه کرده
robertkhorsand's review against another edition
3.0
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی، صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی (سعدی)
گفتار اندر نقدِ مرحوم مهدی سحابی
همانطور که در گذشتهی نه چندان دور از ایشان بابت ترجمهی خلاقانه و هوشمندانهی «مرگ قسطی» تشکر کردم، اینبار بابت ترجمهای بسیار ضعیف، سطحی و همچنین از همه بدتر، تلاش برای فارسیسازی کتاب که باعث شد فکر کنم کتابی از مرحوم جمالزاده میخوانم و نه نویسندهی محبوبم انتقاد کنم. تغییراتی که ایشان در کتاب داد، منجر به این گردید که یک چشمم به متن برگردان انگلیسی باشد و یک چشم به فارسی و حالم از این همه تغییر بی مورد نام کاراکترها و ... بههم خورد و اصلا دلیل این کار مترجم را هم نفهمیدم!
گفتار اندر توصیف کتاب
باز هم نقلی از مصائب جنگ...
همانند سلین پزشک هم که باشید، وقتی که جنگ شود، بدبختی میآید به سراغتان و در به دری از قصری به قصر دیگر! منتها نه آن قصری که ما امروزه قصر مینامیم... قصری که روی پلههایش گه باشد و استفراغ... در راهروی طبقاتش بوی عفونت باشد و در خیابانهای منتهی به قصر نیز پر از آدمنماهایی در حال اعمال خشونت علیه یکدیگر!
در سطر به سطر این کتاب نیز امضای سلین را میبینیم... سلین همان سلین همیشگیست، قلمش لخت است و عریان.
این کتاب بیشتر از اینکه یک رمان باشد، به نظر دستنوشتههایی پراکنده از سلین است که اتفاقا این روزها عنوان شده هزاران صفحهی دیگر از آن که دقیقا مربوط به همان دوران است کشف گردیده و خواننده نباید از خواندن این کتاب انتظار یک داستان در قالب استانداردهای یک رمان باشد، چون وقایع جسته و گریخته است... گاهی از خود، زنش و حیواناتش میگوید، گاه از جنگ میگوید... گاه از ناشران احمق و همسایهها و ماموران حکومتی و ... و این گفتارها هیچ نظم خاصی ندارند و شاید نبود نظم در این کتاب دلیل پررنگی بود که باعث شد خواندن این کتاب انقدر برای من زمانبر باشد.
نقلقول نامه
"بدترین کرها آنهاییاند که نمیخواهند بشنوند، این را هرچقدر میتوانید تکرار کنید و نترسید."
"حقیقت این است مقامات همیشه دست بالا را دارند."
"شاید اشتباه میکنم که اینقدر آه و ناله میکنم!
نشان به این نشان که هنوز زندهام،
زندهام و روز به روز میبینم که دشمنهایم میمیرند،
از سرطان، سکته، پرخوری و ... چه کیفی میکنم از اینکه همینطور پشت سر هم میروند!
در طبیعت چیزهایی هم هست که مایهی خوشیست..."
"وقتی ارتش به خودش رید و فلنگ را بست،
انتظار هر چیزی را میشود داشت...
هفت میلیون فراری، همه پاتیل، بعله که همه چیز کنفیکون میشود، دنیا زیر و رو میشود! همه جا دروغ و دغل!
تیر خلاص به هرچه کله و... ."
"در هر رژیمی، هر فلسفهای، هر فرقهای و هر رنگی،
به هر بهانهای هجوم میآورند، وول میزنند و میآیند سراغت...
همه چیزت را میبلعند!"
"تب که از ۳۹درجه بالاتر رفت، آدم همه چیز را میبیند! بالاخره تب باید به یک دردی بخورد دیگر! لحظههای آخر... خداحافظ! گفتنش ساده است..."
"اعتماد نکنید و از من بشنوید:
دادگاه نورنبرک را باید دوباره راه انداخت!
در دادگاه از همه چیز حرف زدند اما دروغکی،
مساله را نشکافتند، جدی نبودند و از کنار موضوع اصلی رد شدند! کلکهای بیناموس."
"خوشبختی واقعی این است که هیچوقت هیچکس موی دماغت نشود وگرنه باقی زندگی هیچ است.
این آرزو، کاملا قابل تحقق است و البته نه برای همه، فقط برای آدمهای پولدار!"
"آدمها هیچوقت متوجه نمیشوند که زیادیاند"
"حقیقت اینست که اروپا بدون جنگ حوصلهاش سر میرود! مردم هر از گاهی به سرشان میزند که همه جا را تعطیل کنند و کلههای هم را بترکانند! برای همین، هر از چند گاهی ناگهان در شیپور جنگ دمیده میشود. با شروع جنگ، تعطیلات گسترده آغاز و بساط جشن و پایکوبی به صرف خون رایگان برپا میشود!"
کارنامه
یک ستاره بابت عدم وجود چهارچوب و نظم در محتوا و یک ستاره بابت ترجمهی بسیار ضعیف مترجم از کتاب کسر و نهایتا سه ستاره برایش منظور میکنم و خواندن این کتاب را فقط و فقط به عزیزانی که علاقه به خواندن جزئیاتی از میدانِ بیرونی جنگ دارند پیشهاد میکنم و به آنهایی که همانند من به سلین علاقه دارند، پیشنهاد میکنم این کتابش را در نوبتهای آخرِ صف مطالعهی خود قرار دهند.
بیست و ششم اردیبهشتماه یکهزار و چهارصد
گفتار اندر نقدِ مرحوم مهدی سحابی
همانطور که در گذشتهی نه چندان دور از ایشان بابت ترجمهی خلاقانه و هوشمندانهی «مرگ قسطی» تشکر کردم، اینبار بابت ترجمهای بسیار ضعیف، سطحی و همچنین از همه بدتر، تلاش برای فارسیسازی کتاب که باعث شد فکر کنم کتابی از مرحوم جمالزاده میخوانم و نه نویسندهی محبوبم انتقاد کنم. تغییراتی که ایشان در کتاب داد، منجر به این گردید که یک چشمم به متن برگردان انگلیسی باشد و یک چشم به فارسی و حالم از این همه تغییر بی مورد نام کاراکترها و ... بههم خورد و اصلا دلیل این کار مترجم را هم نفهمیدم!
گفتار اندر توصیف کتاب
باز هم نقلی از مصائب جنگ...
همانند سلین پزشک هم که باشید، وقتی که جنگ شود، بدبختی میآید به سراغتان و در به دری از قصری به قصر دیگر! منتها نه آن قصری که ما امروزه قصر مینامیم... قصری که روی پلههایش گه باشد و استفراغ... در راهروی طبقاتش بوی عفونت باشد و در خیابانهای منتهی به قصر نیز پر از آدمنماهایی در حال اعمال خشونت علیه یکدیگر!
در سطر به سطر این کتاب نیز امضای سلین را میبینیم... سلین همان سلین همیشگیست، قلمش لخت است و عریان.
این کتاب بیشتر از اینکه یک رمان باشد، به نظر دستنوشتههایی پراکنده از سلین است که اتفاقا این روزها عنوان شده هزاران صفحهی دیگر از آن که دقیقا مربوط به همان دوران است کشف گردیده و خواننده نباید از خواندن این کتاب انتظار یک داستان در قالب استانداردهای یک رمان باشد، چون وقایع جسته و گریخته است... گاهی از خود، زنش و حیواناتش میگوید، گاه از جنگ میگوید... گاه از ناشران احمق و همسایهها و ماموران حکومتی و ... و این گفتارها هیچ نظم خاصی ندارند و شاید نبود نظم در این کتاب دلیل پررنگی بود که باعث شد خواندن این کتاب انقدر برای من زمانبر باشد.
نقلقول نامه
"بدترین کرها آنهاییاند که نمیخواهند بشنوند، این را هرچقدر میتوانید تکرار کنید و نترسید."
"حقیقت این است مقامات همیشه دست بالا را دارند."
"شاید اشتباه میکنم که اینقدر آه و ناله میکنم!
نشان به این نشان که هنوز زندهام،
زندهام و روز به روز میبینم که دشمنهایم میمیرند،
از سرطان، سکته، پرخوری و ... چه کیفی میکنم از اینکه همینطور پشت سر هم میروند!
در طبیعت چیزهایی هم هست که مایهی خوشیست..."
"وقتی ارتش به خودش رید و فلنگ را بست،
انتظار هر چیزی را میشود داشت...
هفت میلیون فراری، همه پاتیل، بعله که همه چیز کنفیکون میشود، دنیا زیر و رو میشود! همه جا دروغ و دغل!
تیر خلاص به هرچه کله و... ."
"در هر رژیمی، هر فلسفهای، هر فرقهای و هر رنگی،
به هر بهانهای هجوم میآورند، وول میزنند و میآیند سراغت...
همه چیزت را میبلعند!"
"تب که از ۳۹درجه بالاتر رفت، آدم همه چیز را میبیند! بالاخره تب باید به یک دردی بخورد دیگر! لحظههای آخر... خداحافظ! گفتنش ساده است..."
"اعتماد نکنید و از من بشنوید:
دادگاه نورنبرک را باید دوباره راه انداخت!
در دادگاه از همه چیز حرف زدند اما دروغکی،
مساله را نشکافتند، جدی نبودند و از کنار موضوع اصلی رد شدند! کلکهای بیناموس."
"خوشبختی واقعی این است که هیچوقت هیچکس موی دماغت نشود وگرنه باقی زندگی هیچ است.
این آرزو، کاملا قابل تحقق است و البته نه برای همه، فقط برای آدمهای پولدار!"
"آدمها هیچوقت متوجه نمیشوند که زیادیاند"
"حقیقت اینست که اروپا بدون جنگ حوصلهاش سر میرود! مردم هر از گاهی به سرشان میزند که همه جا را تعطیل کنند و کلههای هم را بترکانند! برای همین، هر از چند گاهی ناگهان در شیپور جنگ دمیده میشود. با شروع جنگ، تعطیلات گسترده آغاز و بساط جشن و پایکوبی به صرف خون رایگان برپا میشود!"
کارنامه
یک ستاره بابت عدم وجود چهارچوب و نظم در محتوا و یک ستاره بابت ترجمهی بسیار ضعیف مترجم از کتاب کسر و نهایتا سه ستاره برایش منظور میکنم و خواندن این کتاب را فقط و فقط به عزیزانی که علاقه به خواندن جزئیاتی از میدانِ بیرونی جنگ دارند پیشهاد میکنم و به آنهایی که همانند من به سلین علاقه دارند، پیشنهاد میکنم این کتابش را در نوبتهای آخرِ صف مطالعهی خود قرار دهند.
بیست و ششم اردیبهشتماه یکهزار و چهارصد
begemot's review against another edition
3.0
Having read "Journey to the End of the Night", I was nothing short of excited to explore Celine's work once more. My enthusiasm was aided by my interest in French history, and the creation of a Vichy enclave during the Liberation is an event in the war which is completely overlooked. I did not mind Celine's writing style- why shouldn't a man write the way he thinks, as opposed to superfluous prose? I picked up the book eagerly, and dived right in.
I surfaced some time later, and contemplated where I had gotten. As it turned out, an obese slug with a severe slime deficiency could have made more progress than Celine did in writing that novel. A hundred pages in, and he was still griping about how he doesn't have access to social security and how people keep nicking his trash cans. He acted like the French were mistreating the reincarnation of Christ, as opposed to, you know, a fascist collaborator who published anti Semitic writings so virulent, even the Germans thought it was counterproductive. If the NAZIS are muttering, "That Celine, he's a bit much, isn't he?" then you know that you are, at best, a morally dubious individual, and perhaps you are not entitled to own trash cans like the rest of us.
The book picked up a bit after that, and through the complaints about people giving him dirty looks, fascinating insights about a besieged group of fanatics residing in a nether zone between reality and delusion were discerned. My attention sagged a tad bit towards the end- as to where exactly, I cannot put my finger in it, but I reckon it was around the time he described administering a prostate exam to a Nazi. Which was an amusing analogy for the German state of affairs in 1944, but the details of a man getting a finger put up his bottom was not a necessary piece of information I needed to know at the age of 22.
The book was interesting, and offered rare information about a brief drop in the monstrous epoch of the Second World War. It was written in a sardonic, humorous way, and if you have any interest in that era of history and a considerable amount of patience, then give this book a go. Just do not make the mistake I made, and expect a more traditional historical memoir. This is mainly a book about a bitter old man who does not like his furniture, who also happened to have been a part of a puppet government-in-exile.
I surfaced some time later, and contemplated where I had gotten. As it turned out, an obese slug with a severe slime deficiency could have made more progress than Celine did in writing that novel. A hundred pages in, and he was still griping about how he doesn't have access to social security and how people keep nicking his trash cans. He acted like the French were mistreating the reincarnation of Christ, as opposed to, you know, a fascist collaborator who published anti Semitic writings so virulent, even the Germans thought it was counterproductive. If the NAZIS are muttering, "That Celine, he's a bit much, isn't he?" then you know that you are, at best, a morally dubious individual, and perhaps you are not entitled to own trash cans like the rest of us.
The book picked up a bit after that, and through the complaints about people giving him dirty looks, fascinating insights about a besieged group of fanatics residing in a nether zone between reality and delusion were discerned. My attention sagged a tad bit towards the end- as to where exactly, I cannot put my finger in it, but I reckon it was around the time he described administering a prostate exam to a Nazi. Which was an amusing analogy for the German state of affairs in 1944, but the details of a man getting a finger put up his bottom was not a necessary piece of information I needed to know at the age of 22.
The book was interesting, and offered rare information about a brief drop in the monstrous epoch of the Second World War. It was written in a sardonic, humorous way, and if you have any interest in that era of history and a considerable amount of patience, then give this book a go. Just do not make the mistake I made, and expect a more traditional historical memoir. This is mainly a book about a bitter old man who does not like his furniture, who also happened to have been a part of a puppet government-in-exile.
steamedbun's review against another edition
5.0
read this when i was six at my grandpas house who coincidentally is also an alcoholic who can talk about a suit enough to fill half that book
chalicotherex's review against another edition
5.0
As for the work itself... I had tried to read this before and gave up about a third of the way in... my mistake... the action... picks up after he meets his gaucho friend... it's worth reading... I loved it!... Funny... life affirming, in the most brutal sense possible... I promise I will revisit Journey and Death on the Instalment Plan... But first I'll read North and Rigadoon...
Avoided reading Celine for a long time... Mostly it was the anti-semite thing... I mean... there are plenty of defences of him, that he didn't mean it... You can be a good doctor for 35 years!... and no one cares!... but you write one (three) pamphlets... and no one forgets!... But really, he was probably a better person than, say, Orwell... the Burmese jailer!... You could come up with a hundred examples... When I finally picked up Journeski... those damn dots!... It takes getting used to... Eventually you realize they're sort of like an em dash in English... but still it takes time... and I'm not entirely sold on it now...
The best parts... too numerous to name them all here... but what sticks out in my mind... he traded cyanide to become the Vichy governor of St. Pierre and Miquelon... and his furniture!... His advice on why not to do a Sylvia Plath... insights into the collapse of a regime... and his battle for advances... that is, his struggle with his publishers...
Avoided reading Celine for a long time... Mostly it was the anti-semite thing... I mean... there are plenty of defences of him, that he didn't mean it... You can be a good doctor for 35 years!... and no one cares!... but you write one (three) pamphlets... and no one forgets!... But really, he was probably a better person than, say, Orwell... the Burmese jailer!... You could come up with a hundred examples... When I finally picked up Journeski... those damn dots!... It takes getting used to... Eventually you realize they're sort of like an em dash in English... but still it takes time... and I'm not entirely sold on it now...
The best parts... too numerous to name them all here... but what sticks out in my mind... he traded cyanide to become the Vichy governor of St. Pierre and Miquelon... and his furniture!... His advice on why not to do a Sylvia Plath... insights into the collapse of a regime... and his battle for advances... that is, his struggle with his publishers...
fitzwilliam's review
DNF...possibly my first ever but I just can't stand it anymore! string a full sentence together, man!
More...