Take a photo of a barcode or cover
✨️4.8✨️
Lana is a genius. Period. This collection was incredibly done. Her overarching themes of trust, gratitude, tranquillity, and worth are beautifully portrayed. She understands what it means to enjoy the little things. She empowers herself through her writing, and it's so incredible to see. I admire her so so much
Lana is a genius. Period. This collection was incredibly done. Her overarching themes of trust, gratitude, tranquillity, and worth are beautifully portrayed. She understands what it means to enjoy the little things. She empowers herself through her writing, and it's so incredible to see. I admire her so so much
As the audiobook doesn't have all of the printed version, I'll give this first a 4 starts review because there were one or two poems which I did not enjoy.
Lana's poetry flows nicely wether by rhymers or loose sentences. For fans of her music or for people who like poetry, I think her poems will resonate because of themes such as a broken heart and its recovery and the themes of self discovery and trust issues.
The audio production by Jack Antonoff makes the experience magical.
My fav poems are:
- LA Who Am I to Love You?
- Violet Bent Backwards Over the Grass
- Salamander
- SportCruiser
- Happy
- My Bedroom Is A Sacred Place Now – There Are Children At The Foot Of My Bed
One I did not enjoy at all was Tessa DiPietro.
Waiting eagerly for the rest of the Haikus.
Lana's poetry flows nicely wether by rhymers or loose sentences. For fans of her music or for people who like poetry, I think her poems will resonate because of themes such as a broken heart and its recovery and the themes of self discovery and trust issues.
The audio production by Jack Antonoff makes the experience magical.
My fav poems are:
- LA Who Am I to Love You?
- Violet Bent Backwards Over the Grass
- Salamander
- SportCruiser
- Happy
- My Bedroom Is A Sacred Place Now – There Are Children At The Foot Of My Bed
One I did not enjoy at all was Tessa DiPietro.
Waiting eagerly for the rest of the Haikus.
emotional
reflective
In honour of seeing Lana live this week, there's so much of her music in this.
emotional
fast-paced
fast-paced
lighthearted
reflective
fast-paced
Some quotes can be inspiring, but overall it just feels like reading an angsty teenagers iphone notes
این مجموعه شعر توی ماه های گذشته برام نماد تابستون و گرما و لطافت بوده. نمیتونم هیچ نظر تخصصی دربارهی شعرها یا معنیشون بگم یا حتی ادعا نمیکنم همهی معنیش رو کامل درک کردم، ولی فضا و احساسی که این شعرها برام به وجود آوردن آشنا و خوشایند و درست بود، روزایی که خوندمش رو و احساس هایی که داشتم رو یادم مونده و تجربهی شخصیم ازش خیلی زیبا بوده.
اوایل پائیز گذشته بود که برای اولین بار یکی از شعرهاش رو خوندم. توی خونه تنها بودم، خورشید داشت غروب میکرد و همهی چراغها خاموش بودن، فضا ساکت و دلگیر بود و من چندتا شمع روشن کرده بودم و کنار پنجره بالکن نشسته بودم و احساس کردم خیلی دلم شعر میخواد. یاد این کتاب افتادم و یکی دوتا شعر خیلی اتفاقی از وسطش خوندم و فضایی که شعرها داشتن خیلی رمانتیک و طلایی و شکننده بود. تصمیم گرفتم با پیدیاف خوندن از رمانتیک بودن خوانش کم نکنم و نسخهی کاغذیش رو خریدم. صفحهی اولش نوشته بود
"Dedicated to whomever's worn, warm afternoon hands come upon these pages"
و احساس کردم این درستترین شروع و توصیف برای این مجموعه شعره...
خاطرهی بعدی که ازش دارم از اواخر بهاره، روی پشت بوم خونهی دوستم روی یه تخت چوبی نشستیم، آفتاب عصر نارنجی و شدید میتابه، اون حالتی که اشیا توش قشنگ و رویایی میشن و همه چیز شبیه یه عکس قدیمی آشناست، شربت آلبالو و یوکللی و این کتاب کنارمونه و داریم دربارهی زندگی و بودن و غم و غذا و همه چیز حرف میزنیم. بعد من چندتا ازین شعرهارو برای جفتمون میخونم، وقتی بلند خونده میشن حتی زیبا تر میشن، کلماتش نرمتر و عمیقتر و شخصیتر میشن...
و آخرین خاطرهم... اولین روز پائیز، بدون اینکه نیاز باشه جایی برم یا کاری داشته باشم خودبهخود حدود پنج صبح بیدار شدم و دیگه خوابم نمیبرد، هوا گرگ و میش بود و کمی سردتر از روزای قبل، به تمام سرمایی که توی این پاییز و زمستون قراره بیاد فکر کردم، به افسردگی فصلی و غروبهای خیلی زود و خیلی دلگیر و احساس کردم مثل هر سال با تمام وجود به گرما و تابستون دلبسته شدم... این کتاب رو برداشتم و درحالیکه آفتاب کمکم داشت طلوع میکرد و آسمون رو روشن میکرد آخرین شعرهای باقی مونده رو خوندم و گرمتر شدم.
اوایل پائیز گذشته بود که برای اولین بار یکی از شعرهاش رو خوندم. توی خونه تنها بودم، خورشید داشت غروب میکرد و همهی چراغها خاموش بودن، فضا ساکت و دلگیر بود و من چندتا شمع روشن کرده بودم و کنار پنجره بالکن نشسته بودم و احساس کردم خیلی دلم شعر میخواد. یاد این کتاب افتادم و یکی دوتا شعر خیلی اتفاقی از وسطش خوندم و فضایی که شعرها داشتن خیلی رمانتیک و طلایی و شکننده بود. تصمیم گرفتم با پیدیاف خوندن از رمانتیک بودن خوانش کم نکنم و نسخهی کاغذیش رو خریدم. صفحهی اولش نوشته بود
"Dedicated to whomever's worn, warm afternoon hands come upon these pages"
و احساس کردم این درستترین شروع و توصیف برای این مجموعه شعره...
خاطرهی بعدی که ازش دارم از اواخر بهاره، روی پشت بوم خونهی دوستم روی یه تخت چوبی نشستیم، آفتاب عصر نارنجی و شدید میتابه، اون حالتی که اشیا توش قشنگ و رویایی میشن و همه چیز شبیه یه عکس قدیمی آشناست، شربت آلبالو و یوکللی و این کتاب کنارمونه و داریم دربارهی زندگی و بودن و غم و غذا و همه چیز حرف میزنیم. بعد من چندتا ازین شعرهارو برای جفتمون میخونم، وقتی بلند خونده میشن حتی زیبا تر میشن، کلماتش نرمتر و عمیقتر و شخصیتر میشن...
و آخرین خاطرهم... اولین روز پائیز، بدون اینکه نیاز باشه جایی برم یا کاری داشته باشم خودبهخود حدود پنج صبح بیدار شدم و دیگه خوابم نمیبرد، هوا گرگ و میش بود و کمی سردتر از روزای قبل، به تمام سرمایی که توی این پاییز و زمستون قراره بیاد فکر کردم، به افسردگی فصلی و غروبهای خیلی زود و خیلی دلگیر و احساس کردم مثل هر سال با تمام وجود به گرما و تابستون دلبسته شدم... این کتاب رو برداشتم و درحالیکه آفتاب کمکم داشت طلوع میکرد و آسمون رو روشن میکرد آخرین شعرهای باقی مونده رو خوندم و گرمتر شدم.
lighthearted
reflective
fast-paced