Take a photo of a barcode or cover
dark
mysterious
slow-paced
This is a book I never expected to pick up, but discovering this masterpiece among my other reads made it stand out, in the best possible way. It reminds me of The Stranger by Albert Camus, which makes it all the more intriguing, but this one is far more poetic and beautifully written, making its heavy themes feel worth exploring. The author’s notorious reputation also lends the story a unique perspective which casts an ominous shadow over the prose. I really liked it. It reminded me of the movie Inception, though with a darker and more twisted atmosphere.
challenging
dark
reflective
sad
tense
slow-paced
Plot or Character Driven:
Character
Strong character development:
No
Loveable characters:
No
Diverse cast of characters:
No
Flaws of characters a main focus:
Yes
Yikes that was a dark and horrifying journey.
dark
mysterious
tense
fast-paced
Plot or Character Driven:
Plot
Strong character development:
No
Loveable characters:
No
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Yes
dark
sad
medium-paced
Plot or Character Driven:
Character
Loveable characters:
No
Flaws of characters a main focus:
Yes
dark
mysterious
reflective
medium-paced
Plot or Character Driven:
Character
Strong character development:
Complicated
Loveable characters:
Complicated
Diverse cast of characters:
Yes
Flaws of characters a main focus:
Yes
امشب با تمام کردن این کتاب روح دردمندم برای همیشه آرام گرفت و خاموش شد.
از نظر فلسفی، چندان هم نظر نبودیم و زیاد این دیدگاه رو نمی پسندم.
ولی از نظر ادبی، به غایت عالی بود. یکی از هنرمندانه ترین و ادبی ترین آثاری که میشه در کل ادبیات جهان پیدا کرد.
واقعا خوب بود.
ولی از نظر ادبی، به غایت عالی بود. یکی از هنرمندانه ترین و ادبی ترین آثاری که میشه در کل ادبیات جهان پیدا کرد.
واقعا خوب بود.
...نه میتونم ستاره ای بدم ، نه میتونم نظری بنویسم...
نیم ساعتی میگذره که خوندن کتاب رو تموم کردم و بی حرکت نشستم و نمیدونم به چی چیزی فکر میکنم...
(اگر چنین حالت مسخ شده ای رو میخواید تجربه کنید بوف کور بهترین دواست ؛ و برعکس اگر نمیخواید آیینه ای تمام زشتی ها و دردها و کابوس هایی که درونمون دفن شده رو بهتون نشون بده هیچ وقت سراغ این کتاب نرید )...
-----
شاید دوباره این کتاب رو بخونم و نظر منسجم تری بنویسم.
نیم ساعتی میگذره که خوندن کتاب رو تموم کردم و بی حرکت نشستم و نمیدونم به چی چیزی فکر میکنم...
(اگر چنین حالت مسخ شده ای رو میخواید تجربه کنید بوف کور بهترین دواست ؛ و برعکس اگر نمیخواید آیینه ای تمام زشتی ها و دردها و کابوس هایی که درونمون دفن شده رو بهتون نشون بده هیچ وقت سراغ این کتاب نرید )...
-----
شاید دوباره این کتاب رو بخونم و نظر منسجم تری بنویسم.
بالاخره تسلیم شدم و مقاومت رو کنار گذاشتم. چهار ساعت میخکوب مردی شدم که این کلمات رو توی گوشم میخوند و رویاها و کابوسهایی رو دیدم که فکر میکردم فراموش کردم.
با اینکه هنوز ازت خوشم نمیاد آقای هدایت ولی ممنونم که ترسهای ذهن تبدارتو بهم نشون دادی.
با اینکه هنوز ازت خوشم نمیاد آقای هدایت ولی ممنونم که ترسهای ذهن تبدارتو بهم نشون دادی.